سلام گلهای مامان علارغم اینکه هنوز به این خونه ای جدید عادت نکردم وهنوز به هم ریخته است تصمیم گرفتم دوباره بنویسم تا یادم نروداین چند صباح بعداز عیدسخت گذشت خیییلی سخت ریتم اروم زندگی بهم خورد وشما همچنان سریال بیماریتون ادامه داربود.ودر این اشوب بازار صبا پرستارتون بیست چهارم یا پنچم فروردین بود که گفت کار بازیگری بهش پیشنهاد شده ..سر یالی در اصفهان که دوست داره برای اولین بار تجربه کنه ونمی ایید من خییلی تعجب کردم وقبول کردم عادت ندارم کس را به اصرار در کنار خودم نگه دارم ویکی دوروز بعد رفت بعداز رفتن صبا یادمه دوشنبه رفتیم کلاس نقاشی وار انجا رفتیم پارک همه چیز خوب بود که ناگهان شبش کوشایی مامان تب کرد وشروع به استفراغ وبیرون روی ج...