دل نوشته
سلام به شما زیبا ترین زیباییها
دلم خییلی وقتها ضعف می رود برای مادری کردن برای دنیایی که متعلق به خودت نیست دلم ضعف می رود به شنیدن لفظ مامان که ارزشم را به رخم می کشه وبه من والاترین معنا را می یخشد ومن هزار بار خدایی را سپاس می گوییم که من را امانتداز شما عزیزا ن کرد دنیایی زیبایی مادریم را دوست دارم دنیایی که یک لحظه برای من نبست وشما چنان کوچکید که اغوشم ارامبخش شماست ودستانتان هنوز انقدر کوچک است که در دستانم گم می شوند وبابا قهرمان افسانه ای شماست اری روزهایم را دوست دارم که در کنار شما گاهی سریع وگاهی نم نمک در حال گذر است .گویند سلام بهترین کلید ورود به قلبهاست ومن اولبن سلام صبح گاهیم را از شما می شنوم و با تمام وجود روزم را اغاز می کنم که با چاشنی دعوا واشتی وگریه وخنده به پایان می رسد ومن امید می بندم که باغروب خورشید تمام غمهای کوچک از دل کوچکتان پر بگشایید وصبحی دیگر با تمام زیبایهایش اغاز شود.
مادریم را علارغم تمام ژولیدگیهایش می ستایم وخودرا در ایینه اطاق نمی بینم زیرا دودست کوچک اویزان گردنم می شوند ودر آینه لبخندمی زنند ومن محو دوچشم زیبا می شوم گردنم را می نگرم که زیباترین وپر بها ترین گردن اوبز دنیا خود نمایی می کند برگردنم وبوسه ای را در یافت می کنم که قوی ترین مسکن دنیاست گاهی شما به قدری ایینه تمام قد منید که خودم را در شما می یابم نشستنم وبرخاستنم وحتی اشاره انگشتم .وباشما دوره می کنم تمام خوبیهارا وودنیایی شما می اموزد به من که بدیهاییم باز تاب خواهند شد در زمانه ای نه چندان دور ونجوا می کند محتاطانه وارام قدم بگذار مبادا لگد کوب کنی پاکی دنیایبشان را وترک بردارد قداست کودکیشان
ای آرامش قلبم گاهی در اغوشم جا می گیرد وگاه در کنارم ودر خواست عکس دو نفره سه نفره گاهی چهار نفره می کنید در ان لحظه ژست می گیرم زیباترین ژست دنیا راولیخند می زنم علارغم تمام خستگیهایم وقاب می گیریم عکسم را که نشانه ای مادریم هست در یک روز از روزهای خداوند