هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

خداحافظ مسافر کوچولو

1395/5/16 0:13
نویسنده : سولماز
1,466 بازدید
اشتراک گذاری

شب است سکوت وسکوتی سنگین و من تلخم مثل قهوه ای بی کیفیت دهانم خشک است ازبغض فرو داده ..گم شدم در میان خنده هایی تلخ ..گریه پنهانیم رگبار وار بر خرابه هایی جسمم تازیانه می زند اری عزیز سفرکرده ملائک تورااز بوسه  هایی روان شده به سوی خالق دزدین و بردن گناه اسمان نا بخشودنی است که تورا در اغوشش جا داد هرگز نخواهیم بخشید  هرگز ... اری تو میان بودنت ویادت یادت را برایمان گذاشتی وبودنت را افسانه ساختی بزرگ بودی با تمام کوچکیت 

سوم مرداد کیارش عزیز پر گشود وسبک بال پرواز را  اغاز کرد ومارا در شوک وماتم فرو برد به راستی که این باغ بدون تو پر از پاببز است خداوند به بزرگی غمش صیر دهد به الهام وبابا وکیانای عزیز اری در برابر تقدیر حق چاره ای نیست جز تسلیم روحت شاد فوتبالیست کوچک ویادت گرامی 

 

 

پسندها (3)

نظرات (10)

خاله جون
24 مرداد 95 0:26
وای خدای من چی شده؟ شوک زده شدم،کیارش کوچولو چی شده؟ رو حش شاد وبادش گرامی یراثر تصادف اسما نی شد
باران
24 مرداد 95 1:18
وای با خوندن این خبر حالم خیلی بد شد😯😣 واقعا شوکه شدم. من از خواننده های وبلاگشون بودم. میتونم بپرسم چی شده؟کبارش عزیز براثر تصادف اسمانی شد
مامان فرنيا
24 مرداد 95 9:41
نميدونم چي بنويسم فقط خدا به مادرش صبر بده همانطور كه شما گفتيد صبري به بزرگي غم از دست دادن فرزند الهی امین
زهره مامان دوقلوها
24 مرداد 95 10:41
چی میگه میشه اخه چرا قلبم از حرکت ایستاده دستام خشک شده دارم دیوانه میشم خداااااااااااااااااااا سلماز جان فقط بگو این پست اشتباست خواهش می کنم اصلا نمی تونم خودم رو کنترل کنم دارم می میرم قبل از اینکه بیام اینجا داشتم وبلاگشون رو نگاه می کردم و فکر می کردم چرا ازشون خبری نیست ولی هیچ وقت فکر نمی کنم جز شادی چیز دیگه ای باشه اصلا نمی فهمم دارم چی می گم
سولماز
پاسخ
نه زهره عزبزم حقیقت بسیار تلخی کبارش بر اثز تصادف اسمانی شددعا کنیم برای الی وکباتا وباباش
زهره مامان دوقلوها
25 مرداد 95 7:58
خدایا صبر صبر صبر الهی بمیرم برای دل مادرش خدا بهشون صبر بده هیچ کلمه ای توان نشون دادن این غم بزرگ رو نداره بله گلم خداوند خودش صبر بده
مینا
26 مرداد 95 12:57
من از خوانندگان وبلاگشون بودم.اصلا باورم نمیشه.خدای من شوکه شدم.برای الهام و کیانای عزیز و پدرش که ان شاءالله اتفاقی نیوفتاده نه؟؟ نه خداروشکر اونها سالمند کیارش فقط اسمونی شد
نرجس مامان سه قلوها
26 مرداد 95 14:19
هیچ وقت اون شب تلخی رو که الهام عزیز این پیام و داد رو فراموش نمیکنم تا صبح بیدار بودم و اشک ریختم با اینکه فقط از طریق دنیای مجازی با هم در ارتباط بودیم ولی انگار خیلی نزدیک بودیم خیلی وحشتناک بود ،رو ح اون فرشته که حتما شاده ولی غم بزرگ واسه خانوادش هست فقط و فقط از خدا صبر جمیل میخوام واسشون اره عزیزممم خیییلی سخت گذشت خدا به وسعت غمشون یهشون صبر بده
مامان دوقلوها
26 مرداد 95 16:27
اصلا باور نمیکنم! نفسم داره بند میاد.مگه ممکنه. از طرف خواننده های وبلاگشون بهشون تسلیت بگو.من که کیانا و کیارش رو مثه بچههای خودم دوست دارم الان واقعا داغونم اگه خبری ازشون داری بهمون بگو سخت بود وهست ولی خداراشکر الهام وکبانا وباباش هستند چشم حتما عزیزممم
مهسا
28 مرداد 95 8:46
دستام يخ كرد، الهي بميرم براي مادرش
مامانـ خانوم
4 مهر 95 23:08
خانومی تو رو خدا بهم حقیقتو میگی درسته؟ پس پس چرا در وبشون چیزی نگفتن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای خدا جونم اون فرشته ه نه نه خدا یا تو رو خدا مامان یسه قلو ها این حقیقه؟پس پس چطور د ر وبشون ننوشتن؟
سولماز
پاسخ
سلام دوستم متاسفانه حقیقت خییلی تلخی است والهام نازنین هنوز اماده نوشتن نبست