هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

یاییز

1395/7/17 18:57
نویسنده : سولماز
499 بازدید
اشتراک گذاری

باز دوباره پاییز فصل لمس پرورگار نرم نرمک جاگرفت در این دیار  پاییز دوکانگی زیبایی است پاییز افسانه ای هزار ویک شب است وخیس شدن دو عاشق در زیر  باران پاییزی ویا اشک های نادیده  عاشق در فراق معشوق

پاییز فصل انار سرخ وعشق پایدار ویا فصل گس خرمالو ولمس گس تنهایی

اری  برگ ریزان  است وبوی خاک بارون خورده  بوی اش همسایه عجب شامه نواز است وارام بخش است گوش سپردن به ملودی برگ  ودیدن افتاب خسته گویند پاییز غمناک است ولی برای من فصل عشق است  فصل تولد پاک فصل اغاز زندگی فصل امید به ادامه زندگی اری پاییززاده اند عشقهای زندگی من دوست دارم فصل صد رنگ خدارا  عجب بوی خدا را می دهد این فصل هزاررنگ  هررنگش نمادی  از پروردگار بی همتا ست  

سالهای دور خوانده بودم پاییر زن است وعجیب شبیه زنان گاهی که دلگیر می شود میوزد ومی بارد وبرهم می ریزد مانند زنان این زن بلوند ارایش کرده با تاجهایی  زرد وقرمز وعنابی گاه ارام می گرید در سوز روزهای نه چندان گرم زندگی گاه شوخ وشنگ می رقصد با وزش ارام باد

من از تو راضیم فصل زیبایی خدا خوش امدی  همین جا پشت پنچره منتظرت بودم  تا معنی پیدا کند تمام سالهایی نه چندان دور زندگیم  دوستتان دارم پاییز زا ده هایی زیبایی من روزهایی پاییزتون مملو از شادی وارامش 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (0)