هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

دوبارهههههههههههههههههه

1396/1/1 18:38
نویسنده : سولماز
531 بازدید
اشتراک گذاری

سلام .. سلام به تعداد روزهای نبوده ام شکر ماخوبیم .امروز درست یکم نود وشش  ومن نگاه وبم کردم باورم نمی شد از پاییز ننوشتم تولدتون گرفتیم وفردایی تولد بابا یی بیمارسنان به خاطر ذات الریه واپسه شدید ریه بستری شد ودو هفته بستری بود وچون پزشکش عمو شروین دوست خانوادگیمون بود بقیه درمان  راکه نزدیک دو ماه  بود تو خونه  ادامه دادیم شکر خوب شد وشما همچنان بزرگ وشیطون می شیدو فرصت نفس کشیدن از ما می گیرید 

آری سریع می گذره وما در حال دوان دوان بالاخره استارت کار زدم کاری که از دوسال پیش تو فکرش بودم دایر کردن خانه جشن ومناسبتهابرای کودکان وبا وجود شما سه وروجک کاری سخت وبسی مشگل است ولی لنگ لنگان دارم قدم برمی دارم تا خداچی بخواهد

همچنان اموزشگاه می روید درسته این اواخر هر چقدر گفتم که ارشا معلمش دوست نداره ولی ترتیب اتر داده نشد وارشا سر کلاس اون تیجر بند  نشد وبی تابیش چنگ به دلم زده وفکرم مشغول .....کلی تو ذوقم خورد رفتارهای اواخرشون ولی فعلا سعی در صبوری دارم گاهی احساس می کنم به دلیل نبود تنوع به شدت دلزده شدید چون هر روز از من می پرسید امروزم باید برم ویا چرا نعطیل نیستیم نمی داتم شاید دوره رفتن به این اموزشگاه به قول بابایی تمام شده  وبعد عید  بایدفکر اساسی کنم

شما فسقلی ها سال دیگه پبش دبستانی می رویدچند جا رو رزرو کردم ولی تصمیم قطعی برای بعد عید ومصاحبه ها می ماند 

دلم برای خونه تنگ شده بود خونه ای که پر از مادرانه هایی من  وکودکانه هایی شماست پرنسس وپرنسهای زیبایی من این روزهابیش از پیش به لحظه لحظه هایی بودنتان خیره می شوم اری درسته با یک سالگی دوسالگی سه سالگی وچهار سالگی شماها وداع کردم حیف است این لحظات به این سادگی وبی توجهی بگذرد  حیف است شیرینی هفته هفته   هایی بزرگ شدنتان را نچشیده  به گذشته بسپارم ...این روزها بی تاب شدم شاید د ل نگرانیها وازرد گیها یی ریز روز مره گی خسته ام کرد نیک می دانم روزهایی که می گذره بازگشت نداره کودکی شما به سرعت در حال گذره حال فقط فرصت دارم تا پنچ سالگی شمارا بچشم

باید اماده شویم به یه محبط جدید وادمهایی جدید شاید بعد از عید اردیبهشت باید فکر کنم تصمیم بگیرم خداکنه اشتبا ه نکنم خدا کنه .....نفسهایی من  در پایان شما را  برای همبشه به گرماونور  عشق لایزال خداوند می سپارم ومی خواهم حامی اتان باشد ووخوبیها را برایتان رقم بزند وقول می دهم تاتوان دارم در کنارتون باشم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)