هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

دل نوشته

1394/11/12 10:12
نویسنده : سولماز
408 بازدید
اشتراک گذاری

کودکانم گریه سر  دادید واغاز کردید زندگی را به همین سادگی گریستن همیشه بد نیست  گاه اشگ شوق زیباست ..کودکانم شمایید که رهگذرید ودنیا همان جایی هست که باید  باشد گاه ناغافل به اخرخط می رسیم مواظب باشید زندگی امتحان سختی است که چرک نوبس ندارد پایان ره  به راستی پایان است ...اری  این شماییدکه معنا بخش زندگیتان خواهید بود مواظب باشید گاه حرفها  هم دست دارند  دستهایی بلند که می توانند بگیرند گلویی را وگاه پا دارند میتوانند ردی ابدی روی قلب کسی بگذارند زندگی بسان معجره ای است وشما منتخبین پرودگارتان هستید کودکانم گاه می توانید خود معجره ای  دبگری  باشید گاه می توانید دلیل خنده ا ی شوید یادتان  باشد فرصت کوتاهی داریدتا  بگیرید دست دیگری را بقینا خداوند خواهد گرفت دستتان  را گاه لبخندتان می تواند دلی را گرم کند گرما بخش دلش باشید تا خدا دلتان را گرم کند انسانهای ناامید ناامیدتان می کنند وانسانهای امیدوار جوانه امید را در دلتان می کارند  اری خواهد گرفت دلتان در روزگار

نه چندان دور ...پرتش کنید ان سویی دبوار مانند کودکی بازیگوش که پرت می کند توپش را پنچ قدم اونورتر خانه دوست هست که منتظر دل شماست تا  با مهربانی باز گرداند  یادتان باشد هرگز منت زمین رانکشید در روزهای پاییزی دلتان اسمان با تمام وسعتش شما را جا خواهد داد کافی است سر بلند کنید وببینیدش خدایی شمادر هز حال دست دردست شماست حواستان باشد که دستتان را از دستش نکشید خدایی که دنیا را با این عظمت افریدهمراهی با شما برایش کاری ندارد یادتان باشد هر شب با خدایی خود دو دقیقه حرف بزنید وارام ارام بخوابید خدایی شما در کنار تختتان نشسته وگوش دل سپرده به شما باور کنید لارم نیست نردبان بسازید وبه اسمان بروید لازم نیست در عالم  خلسه فرو روید لازم نیست کنار پنچره ا ی چوبی انتظار سکوت رابکشید گاهی د رهیاهوبی زندگی معبود خوبش را می یابید  گاه با چشمان معصوم طفلی به شما خیره شده  وگاه با دستان شما دانه ای برای پرندگان می ریزد گاه با زیان شما غمی را از چهر ه ای بنده خویش می زداید می توانید همه جا بیابیدش وخوف نداشته باشیداز کلکها وناراستیهایی زندگی  نهراسید زیرابا شما وهمگام شماست  گاهی برای هیچ کس دعا نکنید جز خودتان برای خود دعا کنید تا ارام تان کند درتلاطمهای زمانه برای خود دعا کنیید برای دیدن زیبایهایی  روزگار  دعا کنید که در اغوشش جا بگیرید در اشفتگی های این دنیایی وارونه   اری کودکانم قصه زندگی قصه زیبایست که خود باید بافنده ای ان باشید امید دارم روز گارتان مملو از شادی وسلامتی باشد واشگ نریزید مگر از سر شوق دوستتان دارم وبدانید شما معنا بخش تک تک لحظه هایی زندگیمید شمار ابه خدایی می سپارم که از رگ گردن به شما نزدبکتر است

پسندها (3)

نظرات (3)

مهسا
13 بهمن 94 17:35
وای سولماز جون فقط خدا می دونه چند وقته دنبالتونم آدرس وبلاگو بدون 1390 میزدم و هیچی ثبت نشده بود اما انقد تو نی نی وبلاگ گشتم تا پیداتون کردم برم بخونمتووووووووووون
سولماز
پاسخ
سلام مهسا جونم ممنون دوستم چقدر خوشبختیم که همراهانی چون شما داریم
مریم
13 بهمن 94 20:01
ای جووووونم کلی قربون صدقه این حالت هایی که همشون باهم هماهنگ شدن الهی همیشه بهترین ها واسشون باشه
سولماز
پاسخ
خدانکنه مریمی
نازلی
5 فروردین 95 5:20
سلام عزیزم الان یک ساعته دارم وبلاگتونو میخونم و گریه میکنم گریههه من چه مادر بدی بودم سه قلو باردار بودم دکتر گفت رحمت تحمل سه تارو نداره دوتا پسر یه دختر یکیشونو ریداکت کردم و اون یکی پسرمم چون کیسه آبش نزدیک داداشش بود بعد دوهفته قلبش وایساد انگار سم وارد قلب اونم شد الان شکر خدا دخترم سلامت هست و عزیز دلمه ولی کاش اون دوتا هم بودن . قلبم درد گرفت کاش بودن کاش بودن کاااااااش خدا گلهای نازتونو حفظ کنه الهییییی آمین
سولماز
پاسخ
سلام نازلی جونم من خییلی ناراحت شدم ولی تقدیر در این بود خدایی ما بهترینها را برامون خواستاز شاید روزهای سختر وبدتری ممکن بود پیش بیاد