مادرمl

مادرم امروز  بهانه ا ی شد تا در سالروز ولادتت اعتراف نامه ای بنویسم تا یادآور شوم که من هنوز محتاج باتو بودنم ای همه هستی من از دامن توست .....من از تو زاده شده ام وبا ذات پاک ومقدس تو جون گرفتم واموختم ازت اولین های  زندگیرو. 

ودر ارامش اغوش تو خوابیدم ورشد کردم واموختم واژه ای ایثار وصبر را ای تنها همدم تنهایی تنها دخترت ..من وام دار تمام لحظه های با تو بودنم . مادرم تو هستی وبنیاد منی... تو هستی که من هم هستم بهشت من در کنار تو رغم خورده ومن هزاران بار بوسه بر دستهای می زنم که یاداور زیبا ترین نوازشهاست وسرمه ای چشمانم می کنم قدمهایت را که یاداور هم گامی تو ست با من در تمام بودنهایم 

مادرم مادریهایم را از تو اموختم توی که هنوز مادری می کنی وتنها پناه و رفیق منی و من در چشمان زیبای تو می بینم نگرانهای مادری را که هنوز نگران طفل خود است.

تو در کنارم با اشکهایم اشک ریختی وبا شادیهایم شاد شدی ارزو کردم ومی کنم در تمام لحظاتم ودر تمام ثانیه هاودر تمام خوابهایم تو را ای ارام جانم ..مادرم امید دارم که در تمام لحظه های زندگیم در کنارم باشی ومهرت در قلبم جاری ومهربانیت مستدام . اری به خوبی می دانم که تو یک بار از خود گذشتی به خاطر من ودیگر بار از خود می گذری به خاطر به بار نشستن فرزندان من وخدا را شاکرم که مادر وپدری دارم که گام به گام من وهمسرم با  ما همسفر شدن در تمام غمها وشادیها وتکیه گاهمان شدن در لحظه های که به جز خالق بزرگ کسانی را نداشتیم 

مادرم مرا ببخش وبدان که هر چقدر از زمان مادریم بیشتر می گذرد بیشتر می فهمم که ندانستم قدر تورا ومی دانم که چه سخاوتمندانه گذشتی از تمام ارزوها ورویاهایت به خاطر من ومن به خود می بالم که مادری دارم که صبرش به وسعت اسمان خداست وقلبش به زلالی تمام ابهای روان .......... مادرم د ر کنارم بمان تا نیازی به بهشت خدا نداشته باشم دوستت دارم انقدر که قلم ومن عاجز از بیانشیم وامید دارم تنها دخترم بیاموزد از تو راه ورسم مادری را که من در مقابل مادریهای تو ذره ای از کلم  تولدتتتتتت مبارک ای عزیز تر از جانم