هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

پر از خالییییم {دل نوشته}

1394/10/22 0:47
نویسنده : سولماز
424 بازدید
اشتراک گذاری

چند شبی درست نمی خوابم دوباره شدم سولمازی که نمی شناسم چند شبی کابوس می بیینم کابوس تکراری من ... کابوسی که هر از چند گاهی من بیگانه می کنه باارامش شب تلاش بیهوده ای ماهی ها  برای بقا در نبود اب ..روح وذهنم زنگار گرفته روزگاری است نا مهربان شدن با خودیتم .گاهی بغض بدی  اعماق وجوم چنگ می زنه از اون بغضهایی که اگه سر وا کنه دیگه حالا حالا ها تمامی نداره نمی دانم گاهی دلم می خواهد نقطه بگذارم بیام سرخط ولی گم کرده ام کلاف زندگی ونمی دانم از کجایی این قصه پایان ودوباره اغاز کنم  خییلی خسته ام ووپر از خالیم خییلی بد که زل بزنی به حروف ذهنت یارایی یاری نداشته باشه گاه خوبه ادم الزایمر بگیره وپاک کنه همه بودنهاش ولی قصه من با تمام قصه ها فرق می کنه قصه ای من از جنس مادرانه است با وجود سه فرشته کوچک حتی مجال نوازش کردن خود م ندارم ومجبور غمها  را  در پستوی احساسم جا بدهم واشگ هام وپاک کنم وقلمی بردارم وباز نقش لبخند بزنم روی صورتم ..چون نگاه کنجکاو این سه بدرقه ای اشگهامه می شکنه دل کوچیکشون واشگ می ریزند  واین انصاف نیست راستی مادری اینقدر سخت بود یا من گم شدم در زوایایی تاریک اون  وخسته از تکرار روزها وکارها گاهی باورم نمی شه تحمل ابن همه کار وسختی گاه صبر ایوب می خواهم ونبک می دانم ایوب نیستم  گاه دلم می خواهد با خط درشت بنویسم تا اطلاع ثانویی تعطیل وبچسبانم پشت شیشه ای ذهنم وسوار دوچرخه ای کودکیم شوم ور کاب بزنم وبا نه رمان دانیل استبل بخوانم ونوجوان شوم ویا اصلا جوان شوم وجوانی کنم سرمست وفارغ از هراما اگری در زندگی .. ویا نه اصلا دویاره روزهای دونفره وصبحانه وگردشهایی دونفره را می خواهم  ... اصلا دلم می خواهد خودم نوارش کنم وسریگذارم روی شانه ای خودم هق هق اشگ بریزم شابد سبک بال شوم وبی غصه واسترس طی طریق کنم در این جاده نه چندان اسان گاهی دلم می خواهد دو فنجان چایی بریزم برای خودم وخدایی خودم من بگم واون گوش کنه ولی انگار اونهم کلافه وخسته شده نمی دانم  البته شاید..........

 

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان دوقلوها
26 دی 94 17:58
الهي قربون دوست خوشگلم بشم كه فرشته هاش خسته اش كردن . واقعا مادر بودن سخته اونم همزمان سه تا .سولماز جونم خدا خيلي توان و صبر داده بهت خيلييييي سلام اعظم جونم واقعا سخته دوستم