هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

اخرین دل نوشته چهارسالگی

1394/9/12 1:21
نویسنده : سولماز
340 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها مملو از شمایم ودلتنگ اولبن هایم اولین دیدار اولین لمس وجودتان اولبن روز ورود به  خانه اولین حمامتان و...... از کنار باغ خاطراتتم که رد می شوم زیباترین گلهای خاطراتتم وگرمترین روزهایی رندگیم شمایید چه خوب که هستید وچه خوبتر که بند دل منید.. دستانم را بو می کنم وعطر وجودتان را حس می کنم اری یقینا شما سهم من بودید وهستید از بهشت خداوندی اینروزها مملو از شمایم گرچه روزهایم مملو از شیطنتهایی کودکی  وسختگیریهایی مادرانه من در حال گذر است گاهی نمی دانم در کدامین کوچه پس کوچه هایی زندگی از شما جا مانده ام ویا پشت  کدامین چراغ قرمز نا غاقل گرفتار ماند ه ام که شما این چنین دوان دوان در حال سیر تکامل اید   کودکانم شتابان نباشید زندگی کنید تمام دقایق کودکیتان را اری شما بسان اینه هایی کوچک برروی پارچه ای احساسید وپاکتر از هر باران بهاری  شما قاصدکیهای سفید زندگی منید  که مملو از ارزوهایی ریز ودرشت دیروز وامروز وفردای منید منی که همین پایین در انتظار شما لحظه شماری می کردم آری زود گذشت چهار سالی که من شما شدم وشما جان شیرین من گاهی عکسهایی سونو را می نگرم وومرور می کنم لگدهایی کوچک وارام شما را در بطنم وچشم می گشاییم وقلبم را بیرون از خود می یابم زود گذشت گرچه اسان نگذشت  دستانتا ن بویی روزهایی عاشقی می دهدوچشمهایتان تمام لحظات ناب عشق را خیره کنان به نما یش می گذارند نمی دانم ؟کدامین عشقید شما عشقید یا عشق شماست ولی نیک می دانم عاشقانه هایی مادر وکودک والاترین حقیقت عالم است بدون نیازبه هبچ استخاره ای.  مادرانه ترین لحظه هایی مادریم همین امروز است که از پس لبخند شما سرک می کشد  با گریه شما می شکند فدای شما تمام لحظه هایی مادریهایم ..اری هنوز انقدر کوچکیدکه نمی دانید چقدر عاشقتانم زندگی کنید بهانه هایی زیبایی زندگیم آرزو دارم  عاشق زندگی کنیدوزندگی را دوست داشته باشید وزندگی را زندگی کنید  دخترکم گیس گلابتونم  گل زیبایی ارکیده ام پسراانم بزرگ مردان کوچکم  به روز  شمار تولدتان نزدیک می شویم ومرا ببخشید بابت تمام مادریهایم که باید می کردم ونکردم وبابت تمام لحظاتی که باید می بودم ولیکن جا ماند ام در روز مر گیهایی زندگی  در این سال فقط خدا می داند که شما جان منید واز این عزیز تر نمی شود  که با شد ...جان جانانم تولدتان پبشا پبش مبارک

پسندها (3)

نظرات (4)

مامان جونم
14 آذر 94 10:34
سلام دوست خوبم ماشالله خدا حفظشون کند [ما سلام وممنون
مامان فرنيا
14 آذر 94 13:57
ماشالله چه بزرگ شديد تولدتون مبارك بلللللللللله
مامان ساناز
15 آذر 94 12:02
تولد تولد تولدتون مبارک سلام سپاس
مامان راحله
18 آذر 94 12:39
سلام مامان سه قلوها، وبلاگ خیلی قشنگی دارید و من یکی از پیگیر کننده های دائمی شما هستم، باید اعتراف کنم که متن فوق العاده زیبایی نوشتید، آفرین به این همه احساس، آفرین به این زبان گویای این احساس و صدآفرین به مادری که تک تک لحظاتش رو فدای میوه های دلش کرد، با خوندن متن قشنگتون نتونستم جلوی اشکهامو بگیرم، واقعا ممنونم سلام مرسی نظر لطفتون ومتاسفم بابت اشک ریختنتان