هانا  ارشا کوشا هانا ارشا کوشا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات تلخ وشیرین سه فرشته

باران زشت وزیبا

1394/8/20 23:08
نویسنده : سولماز
384 بازدید
اشتراک گذاری

باران را با تمام زشتیها وزیباییهایش دوست دارم دیروز قدم زدم در کوچه پس کوچه های اشنا ومرور کردم خاطرات دیروزهایی گمشده ام را  وارد کافه ای دیر اشناییم شدم ونظاره گر رقص قطره هایی باران شدم وطبق دیروزهای گذشته سفارش قهو ه ای و ...خیره به فنجان روبرویم ومزه مزه کردم روزهای که شما نبودید ومن سبک بال بدون اندک دل اشوبی همگام می شدم وخیس می شدم در زیر باران گاهی شدیدا دلتنگ دبروزهای دو نفره  می شوم .. صدای کودکی فال فروش مرا به خود اورد نگاه دستان کوچکش کردم یخ زده ...وسیلی خورده ای هوایی سرد وبارانی نگاهش کردم که چه پاک ومعصوم ولی محکوم خسته با خود اندیشیدم ایا باران برای این کودک زیباست ایا این کودک روزی عاشقانه قدم خواهد زد ؟..اری باران زشت وزیباست گاهی اشگ خداوند است ودوست داری ارامش کنی گاهی لبخند خداوند است به روی گل وگیاه زیبا ودوست داری نظاره گردست نوازشگرش باشی . اری.باران نجوای عاشقانه در گوش دو عاشق است وزنگ خطر در گوش بی خانمان وبی  کسان صدایش بسان ترنم زیبایی زندگی وسر زندگی است ویا ناقوس فلاکت برای بی سقفان شهرم  با صدایی  نحیف کودک به خود امدم  خانم فال می خواهی جواب بده  گرفتم واو رهسپار اینده نا معلوم در گذرزمان 

دلتنگ فرزندانم شدم وخدارا حمد وسپاس گفتم که هستند وهستم وخانه وخانواده ای دارندو دارم با خود اندیشیدم اری بارون زیباست به شرطی که انها باشند ورنگین کمان رنگبن تر است از نگاه انها ورعد وبرق ترسناک نیست در قصه هایم برای انها از خدا خواستم روز هایی بارانی را برای همه لذت بخش کند وباران بشورد چهره ایی زشتیهایی شهرم را 

پسندها (2)

نظرات (0)