کمی حرف کمی تبریک
سلام عزیزانم نمی دانم کجایی قصه وایستادم وتا کجا نوشتم می دانم خییلی چیزها را باید می نوشتم که ننوشتم خیلی جاها باید می رفتم که نرفتم وکلی کارنکرده انبار شد ه کلی پست موقت منتظر همت عالی بنده است نمی دانم بگم شما مقصرید من مقصرم روز مرگی مقصره شادی یا غم مقصره ......... در کل گاهی خوبیم گاهی بدیم شادی هامون کوچک غم هامون کوچکه روزگار داره می گذره البته اردبیهشت با مریضی وویروس اغاز شد وده روزشایدم بیشتر مهمونم بود ولی شکر خدا فعلا خوبیم
من ببخشید مردهای خونه که تبریک روز مرد خییلی دیر دارم براتون تبت می کنم بزرگ مردان کوچکم و محمدرضایی عزیزمم زندگی در کنار شما ها برای من وهانا زیباست ما خوشبختیم که تو همسر وپدرمایی وشماها پسرکان من برادران هانا .......وخوشحالم که بزرگ مردان کوچکم رسم مردانگی را از تو می اموزند شکر یزدان برای تمام روزهای که دستان ما دردستان گرم تو بود وهست دوستت داریم عزیزم ....پسر کانم می دانم شما امن ترین پناه خواهرتان خواهید بود وبودن در کنار شما ها موهبت یزدان است به ما دوستتان داریم برزگ مردان کوچکم
عزیزم روزتولدت تقدیر خوشبختی من است ورق خوردن بک برگ دیگه از دفتر زندگیت مبارک امید دارم یزدان پر مهر زیباترینها را در دفتر زندگیت تبت کند بهترینم سالروز تولدت مبارک
اری زندگی ارومه متل ارامش خواب کودکانه
زندگی روبایی است متل رویایی کودکانه
زندگی شیرین متل شبربنی یک لحظه ناب
بابایی زندگی برای ما تمامی جملات زیباست زیرا تودر کنارمایی بهشت ما گرمی اغوش توست تولدت مبارک نه یک باره بلکه سه باره
ابن پست هم باز با تاخیر پست می شود